به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، آیین یادبود زندهیاد استاد علیرضا شجاعپور شاعر پیشکسوت کشور جمعه ۱۲ آبانماه با حضور اهالی ادبیات، موسیقی و شاگردان استاد در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
بهادر شجاعپور: بهترین خاطرات من از پدر مربوط به لحظاتی است که شعر میسرود
ابتدا بهادر شجاعپور فرزند استاد علیرضا شجاعپور در پیامی تصویری ضمن تشکر از حاضران عنوان کرد: پدرم عاشق زندگی بود و عاشقانه زندگی میکرد. او هنرمندی بود که بوم نقاشیاش یک صفحه سفید و رنگ روغنش کلمات پرمعنا بود که با زیبایی تمام در کنار هم قرار میداد. هر چه بیشتر به زندگی پدرم فکر میکنم، بیشتر متوجه این نکته میشوم که شعر و شاعری تنها شغل او نبود، بلکه تمامی زندگیاش بود. شعر زبانی بود که از طریق آن با همه صحبت میکرد.
وی با بیان اینکه بهترین خاطرات من از پدر مربوط به لحظاتی است که شعر میسرود، ادامه داد: انگار همیشه آماده دریافت آن ابیات بود و آن لحظه دریافت مانند صاعقهای بود که به او برخورد میکرد. من این شانس را داشتم که این صحنهها را شاهد باشم. پدرم همیشه یک دستگاه کوچک ضبط صدا و یک دفترچه همراهش بود.
فرزند استاد شجاعپور درباره شیوه شعرخوانی استاد گفت: نحوه شعرخوانی پدر و انتقال شعر به مخاطب ویژگیای بود که او را از دیگر شاعران متمایز میکرد. هنگام شعر خواندن مثل بقیه پاهایش روی زمین بود، ولی چنان غرق معنای شعر میشد که روحش به پرواز در میآمد. بیشتر اوقات با چشم بسته شعر میخواند و در پایان مانند عقابی پس از پرواز به زمین مینشست.
امیرحسین ماحوزی: علیرضا شجاعپور به راستی ساز سوز زندگی بود
در ادامه امیرحسین ماحوزی استاد دانشگاه، مولویپژوه و مدرس مثنوی و شاهنامه و از شاگردان استاد شجاعپور درباره وی اظهار کرد: فرهنگسرای ارسباران برای من بسیار خاطرهانگیز است، چرا که روز بزرگداشت حافظ و فردوسی را همراه با استاد شجاعپور در همین فرهنگسرا برگزار میکردیم. علیرضا شجاعپور به راستی ساز سوز زندگی بود. شعر او آیینه تمامنمای زندگیاش بود و او را میتوان شبیهترین شاعر به شعرش دانست.
وی اضافه کرد: در شعر استاد آنچه بیش از همه توجه را جلب میکند عاطفه و احساس پرشور است. عشق برجستهترین عاطفهای است که در شعر و زندگی او دیده میشود. عشق همه لحظههای زندگی استاد را از کودکی تا پیری در بر میگیرد. بیجهت نبود که همواره اینقدر جوان به نظر میرسید. تا آخرین لحظههای حیات، عشق برای او ساز هستی مینواخت.
پریسا اخوان نویسنده و از شاگردان استاد متنی در سوگ زندهیاد علیرضا شجاعپور برای حاضران قرائت کرد که در بخشی از آن آمده است: «در رثای یک شاعر چه میتوان گفت که او خود صورتگر احساس بود و رنج و بردباری و عاطفه را در پرنیان شعرش با سرانگشت احساس پیچید. باور داشت به آنچه میسرود و واژهها را زندگی میکرد و آنچه میگفت به سان کودکی پاک و صادقانه بود. شاعرانه میزیست، زندگی را سامان میداد آنچنان که شعر را. من امروز به آن بطری ارزن پای پنجره میاندیشم که در انتظار دستهای اوست. همان پنجرهای که قابی از گلهای کاغذی داشت و او هر روز، همه روز را به تماشای کوهستان پردرخت مینشست و شبها پشت همان پنجره با لالایی ماه به خواب میرفت. شعر در زندگیاش جاری بود و او خود شعری بود بیانتها.»
علیرضا عصار: عرق بی حد و حصر استاد شجاعپور به فرهنگ و تاریخ ایران را تحسین میکنم
علیرضا عصار خواننده و آهنگساز سخنران بعدی مراسم بود که با ذکر خاطرهای از استاد شجاعپور عنوان کرد: برای اولین بار در محفلی فرهنگی در جزیره قشم، آقای علیرضا شجاعپور شعر وطن را با شور و احساس همیشگی خواندند. پدر من در آن جمع بودند و در انتهای مراسم پیش استاد رفته بودند و پس از معرفی خودشان، متوجه شده بودند که استاد به من محبت دارند و کارهای من را شنیدهاند. نتیجه آن گفتوگو این شد که من و ایشان همدیگر را در منزل استاد دیدیم.
عصار ادامه داد: اینکه آن روز بر من چه گذشت بماند، اما نتیجه آن ملاقات یک دوستی سراسر عشق و احترام بود که تا پایان حیات ایشان ادامه پیدا کرد و این افسوس برای من ماند که چرا دو سه روز زودتر به ایران بازنگشتم که برای آخرین بار ایشان را ببینم.
وی با اشاره به تولید ترانه «وطن» گفت: اتفاق بزرگ دیگری که برایم افتاد، به وجود آمدن یکی از جدیترین کارهای من تا به امروز بود که با شعر استاد شجاعپور و موسیقی درخشان فواد حجازی رقم خورد. با اینکه بیش از ۲۰ سال از تولید این کار میگذرد، کماکان هر کجا که هموطنان نازنین به من ابراز محبت میکنند، بعید است که درباره ترانه وطن با من صحبت نکنند.
عصار اضافه کرد: خوشحالم که استاد شجاعپور یک بار به کنسرت من آمدند و ابیات وطن را دکلمه کردم و به مردم اطلاع دادم که ایشان در سالن هستند. ایشان عشق و احترام بی حد مردم به خود را بابت سرودن این شعر و دیگر اشعارشان دیدند. من همیشه مدیون ایشان بودهام بابت آنچه بودند و آنچه سرودند و همیشه ایشان را بابت عرق بی حد و حصرشان به این خاک و فرهنگ و تاریخ ایران تحسین کردهام.
شروین وکیلی، شهرزاد رضادوست و علی پویان از شاگردان استاد شجاعپور دیگر سخنرانان مراسم بودند. همچنین اجرای موسیقی ساز و آواز توسط علی بوستان و پوریا اخواص، آواز علیاکبر حجازی، ساز و آواز رسول نجفیان، نقالی پریسا سیمینمهر، موسیقی و خوانش شعر رستم و سهراب توسط محسن شهرنازدار، شعرخوانی طاهره تهرانی از اشعار علیرضا شجاعپور و پخش کلیپهایی از سخنرانی و شعرخوانی این هنرمند فقید از دیگر بخشهای این آیین بود.